کد مطلب:230236 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:6188

تفسیر غزل (غلام شاه جهان)
این غزل در نسخه های ذیل با اندكی اختلاف در عبارات موجود می باشد:

الف) نسخه قدسی، این نسخه مورد استناد مرحوم علامه طباطبایی رحمة الله مرحوم شهریار رحمة الله و بسیاری از بزرگان بوده است.

ب) نسخه متعلق به كتابخانه مجلس شورا (بهارستان) به شماری 2414 مورخ 1204 ه كه در مجلد 8 فهرست كتابخانه ص 117 معرفی شده است.

ج) نسخه ی كتابخانه ی ملی ملك شماره 4677، نسخه ظاهرا متعلق به قرن دهم می باشد.

د) نسخه فریدون میرزای تیموری، انتشارات دانشگاه تهران، متعلق به سال 907 هق.



ای دل غلام شاه جهان باش و شاه باش

پیوسته در حمایت لطف اله باش



از خارجی هزار به یك جو نمی خرند

گو كوه تا به كوه منافق سپاه باش



چون احمدم شفیع بود روز رستخیز [1] .

گو این تن بلاكش من پر گناه باش





[ صفحه 29]





آن را كه دوستی علی نیست كافر است [2] .



گو زاهد زمانه و گو شیخ راه باش



امروز زنده ام به ولای تو یا علی

فردا به روح پاك امامان گواه باش



قبر امام هشتم سلطان دین رضا

از جان ببوس و بر در آن بارگاه باش



دستت نمی رسد كه بچینی گلی ز شاخ

باری به پای گفبن ایشان گیاه باش



مرد خداشناس كه تقوی طلب كند

خواهی سفید جامه و خواهی سیاه باش



حافظ طریق بندگی شاه پیشه كن

و آن گاه در طریق چون مردان راه باش



عالم عارف مرحوم آیة الله آقای حاج شیخ علی پهلوانی تهرانی رحمة الله (سعادت پرور) [3] در شرح این غزل می نویسد:



[ صفحه 30]



از این غزل كه بر مزار خواجه هم نوشته شده [4] به خوبی می توان به



[ صفحه 31]



شیعه بودن وی پی برد. استاد مرحوم علامه طباطبائی رحمة الله می فرمود:

«بنده گمان نمی كردم این غزل از خواجه باشد، ولی كنار مزارش كه رفتم بر من ثابت شد كه این غزل از وی است».

البته نفرمودند از چه طریق ثابت شد،...



ای دل غلام شاه جهان باش و شاه باش

پیوسته در حمایت لطف اله باش



از خارجی هزار به یك جو نمی خرند

گو كوه تا به كوه منافق سپاه باش



خواجه در این دو بیت در مقام بیان این است كه بگوید: آن كه دست به دامن علی صلوات الله علیه زده مقام سلطنت واقعی را كه به قرب دوست حاصی می شود، دارا خواهد شد و همواره حضرت محبوب او را به الطاف خود مستدام و در جوار خود قرار خواهد داد و آن كه حلقه به گوش علی صلوات الله علیه نگشت و به دنبال او نرفت، اگرچه اعمال صالح بسیار هم بنماید، در پیشگاه الهی پشیزی ارزش ندارد. در روایتی از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم است كه:

«یا علی لو أن عبدا عبدالله مثل ما قام نوح فی قومه و كان له مثل جبل احد ذهبا. فأنفقه فی سبیل الله و مد عمره حتی حج ألف عام علی قدمیه ثم قتل بین الصفا و المروة مظلوما، ثم لم یوالك - یا علی - لم یشم رآئحة الجنة و لم یدخلها« [5] .



[ صفحه 32]





[ صفحه 32]



ای علی! اگر بنده ای به اندازه اقامت نوح در میان قومش به عبادت خداوند بپردازد. و به مقدار كوه احد طلا داشته و در راه خدا انفاق كند و عمرش آن چنان طولانی شود كه هزار سال پیاده حج كند. آن گاه میان صفا و مروه مظلومانه كشته شود. ولی ای علی ! دوستدار تو نباشد بوی بهشت را استشمام ننموده و هرگز بدان وارد نخواهد شد.

در حدیثی دیگر از آن حضرت در ذیل آیه شریفه:

(قالوا لن تمسنا النار الا ایاما معدودات) [6] .

«... (اهل یهود) گفتند: هرگز آتش (دوزخ در قیامت) جز چند روزی به ما نمی رسد...»

امام حسن عسكری صلوات الله علیه فرمودند:

«ان ولایة علی حسنة لا تضر معها شی من السیئات و ان جلت، الا ما یصیب أهلها من التطهیر منها بمحن الدنیا و ببعض العذاب فی الآخرة الی أن ینجوا منها بشفاعة موالیهم الطییبن الطاهرین، و ان ولایة أضداد علی و مخالفة علی سیئة لا تنفع معها شی ء الا ما ینفعهم بطاعاتهم فی الدنیا بالنعم و الصحة و السعة، فیردوا الاخرة و لا یكون لهم الا دائم العذاب » [7] .

بدرستی كه ولایت و دوستی واقعی علی صلوات الله علیه حسنه و نیكی ای است كه با وجود آن هیچ كدام از گناهان هر چند بزرگ باشند، ضرر نمی رساند. جز تطهیر و پاكیزه نمودن از آنها به واسطه گرفتاریهای دنیا و



[ صفحه 33]



بعضی عذاب های آخرت كه به صاحبان گناهان و بدیها می رسد. تا اینكه به شفاعت سروران پاك و پاكیزه شان از آن نجات یابند و براستی كه ولایت و دوستی دشمنان علی صلوات الله علیه و مخالفت با آن حضرت گناهی است كه با وجود آن هیچ چیز نفعی ندارد جز سودی كه به واسطه عبادتهایشان در دنیا از نعمتها و وسعت (رزق) و تندرستی به آنان می رسد. تا اینكه در آخرت وارد شده و برایشان جز عذاب دائمی و جاودان نباشد.



چون احمدم شفیع بود روز رستخیز

گو این تن بلاكش من پر گناه باش



این بیت هم اشاره دارد به حدیث:

«من لم یؤمن بشفاعتی، فلا أنا له الله شفاعتی... انها شفاعتی لأهل الكبائر من امتی، فأما المحسنون، فماعلیهم من سبیل » [8] .

هر كس به شفاعت من ایمان نداشته باشد. خداوند هرگز شفاعتم را شامل حالش نگرداند... شفاعت من فقط برای كسانی از امتم هست كه مرتكب گناهان كبیره می شوند، و اما نیكوكاران، چیزی بر آنان سلطه ندارد [9] .



آن را كه دوستی علی نیست كافر است

گو زاهد زمانه و گو شیخ راه باش



شاید خواجه با این بیت می خواهد اشاره نماید به حدیث منقول از رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم كه می فرماید:





[ صفحه 34]



«یا علی لا تبال بمن مات و هو مبغض لك، فمن مات علی بغضك مات یهودیا أو نصرانیا [10] :

ای علی! كسی كه با بغض و دشمنی تو بمیرد به او اعتنا مكن، زیرا چنین كسی به دین یهود یا نصاری مرده است.» [11] .



امروز زنده ام به ولای تو یا علی

فردا به روح پاك امامان گواه باش



در این بیت هم اقرار به ولایت علی صلوات الله علیه و امامت ائمه اثنی عشر صلوات الله علیه اجمعین می نماید و علی سلام الله علیه را شاهد بر اعتقاد خود می گیرد، چنان كه در مطلع غزل به آن اشاره شد.



قبر امام هشتم و سلطان دین رضا

از جان ببوس و بر در آن بارگاه باش



دستت نمی رسد كه بچینی گلی ز شاخ

باری به پای گلبن ایشان گیاه باش



ای خواجه! و یا ای سالك!

برای رسیدن به كمال حقیقی، حال كه به علت بعد مكانی و زمانی دسست از دامن رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم و اوصیاء او، علی و اولادش صلوات الله علیهم اجمعین كوتاه است، متوجه مزار امام هشتم علی بن



[ صفحه 35]



موسی الرضا صلوات الله علیه، اینافتخار كشور ایران شو و معتكف آن درگاه باش، تا فتح بابی برایت باشد.

شایسته است در این جا چند جمله از احادیث وارده درباره زیارت حضرتش صلوات الله علیه ذكر شود. در حدیثی از آن حضرت است كه:

«من زارنی فی تلك البقعة، كان كمن زار رسول اله صلی الله علیه و آله و سلم و كتب الله تبارك و تعالی - له بذلك ثواب ألف حجة و ألف عمرة مقبولة و كنت أنا و آبائی شفاؤه یوم القیامة» [12] .

هر كس مرا در آن مكان (مشهد مقدس) زیارت كند. مثل كسی است كه رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم را زیارت نموده و خداوند تبارك و تعالی در برابر این عمل ثواب هزار حج و هزار عمره پذیرفته را برای او می نویسد و من و پدرانم در روز قیامت او را شفاعت می كنیم.

و نیز در حدیثی است كه:

«من زاره أو بات عنده لیلة كان كمن زار الله فی عرشه» [13] .

هر كس او را زیارت كند و یا شبی را در حرمش بسر برد. همانند آن است كه خداوند را در عرشش زیارت نموده باشد.

و در حدیثی دیگر از آن سرور است كه:

«فمن زارنی عارفا بحقی، غفر الله ما تقدم من ذنبه و ما تأخر» [14] .

هر كه با شناخت به حق من مرا زیارت كند خداوند گناهان گذشته و آینده او را می آمرزد.



[ صفحه 36]



باز از آن حضرت نقل است كه:

ألا أفمن زارنی فی غربتی بطوس كان معی فی درجتی یوم القیامة مغفورا له [15] .

آگاه باش هر كس مرا در تنهایی و غربتم در طوس زیارت كند در قیامت آمرزیده شده و با من در منزلتم می باشد.

و یا منظور خواجه از دو بیت فوق، خطاب به خود می باشد و بخواهد بگوید: حال كه درك حضور معصومین صلوات الله علیهم اجمعین را نكردی، از توسل و توجه به مزار ایشان كه یكی از آنها امام هشتم صلوات الله علیه است بی بهره مباش.



مرد خداشناس، كه تقوی طلب كند

خواهی سفید جامه و خواهی سیاه باش



ای آن كه طالب حقیقتی! حضرت دوست از تو تقوای ظاهری و باطنی می خواهد، خواه جامه ای سپید باشد و خواه سیاه كه:

(ان أكرمكم عند الله اتقئكم) [16] .

همانا گرامی ترین و بزرگوارترین شما نزد خدا، با تقواترین شماست.

و نیز پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله و سلم با اشاره به سینه خود به ابوذر فرمودند:

«یا أباذر! ألتقوی ههنا، التقوی ههنا» [17] .

ای اباذر ! تقوی این جاست، تقوی این جاست.



[ صفحه 37]





حافظ! طریق بندگی شاه پیشه كن

و آن گاه در طریق چو مردان راه باش



ای خواجه!

بی محبت علی صلوات الله علیه كوشش و مجاهدت سودی نمی دهد، لذا اول طریق بندگی و پیروی حضرتش را پیشه كن و وی را عملا مشایعت بنما، سپس چون مردان راه خدا به مجاهده و ریاضات و غیره بپرداز، تا به مقصد والای انسانیت راه یابی.

در حدیثی است كه:

«ان للا اله الله شروطا و انی و ذریتی من شروطها» [18] .

همانا برای لا اله الا الله شرطهایی است. براستی كه من و نسلم از جمله آن شروط هستیم.

«أنا مع رسول الله و معی عترتی علی الحوض فلیأخذا أحدكم بقولنا و یعمل بعملنا» [19] .

من با رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم هستم و عترت و فرزندانم در كنار حوض با من هستند، پس گفتار ما را فرا گیرید و بدان عمل نمایید.

حدیث گذشته در ذیل دو روایت ابتدای غزل نیز شاهد خوبی است بر این معنی. [20] .



[ صفحه 39]




[1] جناب فردوسي قدس سره نيز چنين سروده است:



اگر چشم داري به ديگر سراي

به نزد نبي و علي گير جاي



حافظ قدس سره و نيز فردوسي قدرس سره صراحتا بحث شفاعت را در اين ابيات مطرح كرده اند و اعتقاد خود را به شفاعت به عنوان يك اعتقاد راسخ و مسلم اعلام كرده اند.

شفاعت يك عقيده ي اجماعي در بين فرقه هاي اسلامي است، حتي اهل تسنن، عملا به آن معتقد مي باشند، بايد گفت فطرت تمام بشر، چه مسلمان و چه غيرمسلمان شفاعت و توسل را پذيرفته است و در عمل هم به اثبات رسانده اند، تنها فرقه ي كمراه وهابيت كه يك دين خرافي و ابداع انگليسي و نقطه اختلاف شيعه و سني است نسبت به اين اصل مسلم شبهه وارد مي سازند. به عنوان نمونه به روايات زير توجه نمائيد:

قال النبي صلي الله عليه و سلم: «من احبنا اهل البيت في الله حشر معنا و ادخلناه معنا الجنة.» «كسي كه ما اهل بيت را در راه خدا دوست بدارد با ما محشور مي شود و ما او را با خودمان داخل بهشت مي كنيم.»

كفاية الاثر، ص 296.

الامام الصادق صلوات الله عليه: «ان حبنا اهل البيت لينتفع به في سبعة مواطن، عندالله، و عند الموت و عند القبر و يوم الحشر و عند الحوض و عند الميزان و عند الصراط.» «دوستي ما اهل بيت در هفت موضع مفيد مي باشد: در نزد خداي تعالي، هنگام مرگ و در قبر و روز قيامت و كنار حوض كوثر و هنگام محاسبه و زمان عبور از صراط.» المحاسن، ج 1، ص 250 و اهل البيت في الكتاب والسنه، ري شهري.

[2] الامام علي صلوات الله عليه: «لمبغضنا افواج من سخط الله.» «امواجي از غضب خدا براي دشمنان ما است.»

تحف العقول، ص 116.

قال رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم: «من ابغض عترتي فهو ملعون و منافق خاسر.» «كسي كه خاندان مرا دشمن بدار ملعون و منافقي زيانكار مي باشد.»

جامع الاخبار.

[3] عارف واصل، آيت الحق، حاج شيخ علي سعادت پرور در سال 1305 در خانواده مذهبي در تهران به دنيا آمد و در سنين كودكي به مكتب رفت و مقدمات علوم ديني را نزد حضرات آقايان شيخ محمد حسين زاهد رحمة الله، شيخ علي اكبر برهان رحمة الله از شاگردان آقا سيد علي قاضي رحمة الله فرا گرفت و در سال 1323 براي ادامه تحصيل به قم مشرف و ضمن فراگيري علوم حوزه نزد حضرت آية الله بروجردي، امام خميني و علامه طباطبائي رحمة الله به خصوص با شخصيت معنوي حضرت علامه طباطبائي رحمة الله و پس از اندك زمان گمشده خود را در وجود آن بزرگوار يافت و در سال 1331 رسما رد سلك شاگردان اخلاقي - عرفاني ايشان درآمده و به جلسات خصوصي آن عارف بزرگ راه يافت و از آن زمان تا رحلت علامه طباطبائي رحمة الله از محضر ايشان كسب فيض نمود و در زمان آن بزرگ مرد با اجازه ايشان به تربيت اخلاق سالكان راه حق همت گماشت و تمام عمر شريف خويش را صرف اين مهم نمود. ايشان را علاوه بر تربيت سالكان و شاگرداني چند، آثار مكتوبي است از آن جمله:

1- تفسير قرآن و فطرت. 2- سر الاسراء، شرح حديث معراج دو مجلد عربي. 3- انوار ملكوت، شرح معارف ادعيه وارده از معصومين صلوات الله عليهم اجمعين پنج مجلد. 4- فروغ شهادت، معارف مقتل سيدالشهدا صلوات الله عليه. 5- جلوه نور، شرح مقامات معنوي حضرت زهرا عليهاالسلام. 6- الشموس المضيئه (ظهور نور) درباره امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف. 7- جمال آفتاب، شرح ديوان حافظ، ده مجلد. 8- پاسداران حريم عشق، كلمات عرفا، ده مجلد. 9- راز دل، شرح گلشن راز سروده شيخ محمود شبستري. 10- يادداشت هاي جلسات اخلاقي - عرفاني علامه طباطبائي رحمة الله. 11- تصحيح و تعليق بر برخي رساله هايي عرفاني از جمله رساله سير و سلوك منسوب به سيد بحرالعلوم رحمة الله.

وي از ملازمان مرحوم آيةالله كاشاني رحمة الله و حضرت امام خميني قدس سره و از 15 خرداد 1342 تا پايان عمر مدافع نهضت اسلامي بود و از ياران و دوستان نزديك مقام معظم رهبري مدظله العالي به شمار مي آمد.

روح ملكوتي آن بزرگوار در سحرگاه پنج شنبه 12 شوال سال 1425 مطابق با 5 آذر 1383 دعوت حق را لبيك و در مقام (في مقعد صدق عند مليك مقتدر) قرار گرفت. مقام معظم رهبري در رحلت ايشان پيامي به شرح ذيل صادر فرمودند:

بسم الله الرحمن الرحيم

جناب مستطاب حجة الاسلام و المسلمين آقاي شيخ حسن آقاي تهراني دامت بركاته

با تأسف و تأثر خبر رحلت برادر بزرگوارتان عالم عارف، پارسا و پرهيزكار، مرحوم حجة الاسلام و المسلمين آقاي حاج شيخ علي آقاي پهلواني تهراني را دريافت كردم. آن بزرگوار، عمر طيب و طاهر و همراه با تلاش مباركي را در تعظيم و ترويج معارف الهي و توحيدي گذراندند و نمونه اي از صفا و اخلاص بودند. اميد است لطف و فضل الهي و مغفرت و رحمتي كه به بندگان صالح خود وعده فرموده است، شامل حال اين بنده ي پاك و بي آلايش شود. اين جانب به جناب عالي و خانواده ي محترم و مكرم ايشان صميمانه تسليت عرض ميكنم.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته

7 / 9 / 83 سيد علي خامنه اي .

[4] و ساليان سال هم بر سر در ورودي حرم امام هشتم صلوات الله عليه نوشته شده بود.

[5] بحارالانوار، ج 39، ص 256، روايت 31.

[6] سوره مباركه ي آل عمران، آيه ي شريفه 24.

[7] بحارالانوار، ج 8 ص 352 روايت 2، نقل از تفسير امام حسن عسكري صلوات الله عليه.

[8] بحارالانوار، ج 8، ص 38، روايت 4، اعتقادات شيخ صدوق رحمة الله.

[9] به قول جناب حافظ رحمة الله:



نصيب ماست بهشت اي خدا شناس برو

كه مستحق كرامت گناهكارانند.

[10] بحارالانوار، ج 39، ص 250، روايت 15.

[11] بالاتر از اين روايت كه پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم فرمودند: «من لم يقل علي خير الناس فقد كفر.» «هر كه نگويد علي بهترين انسان است، پس يقينا كافر شده است.» تاريخ دمشق ابن عساكر از علماي اهل تسنن، ج 2، ص 441.

[12] بحارالانوار، ج 102، ص 31، روايت 2.

[13] بحارالانوار، ج 102، ص 35، روايت 16.

[14] بحارالانوار، ج 102، ص 38، روايت 33.

[15] بحارالانوار، ج 102، ص 39، روايت 36.

[16] سوره ي مباركه ي حجرات، آيه ي شريفه ي 13.

[17] بحارالانوار، ج 77، ص 90.

[18] غرور و درر، موضوع باب علي صلوات الله عليه: ص 273.

[19] همان.

[20] جمال آفتاب و آفتاب هر نظر، شرحي بر ديوان حافظ، برگرفته از جلسات اخلاقي علامه طباطبائي رحمة الله، تأليف و تدوين مرحوم آية الله سعادت پرور رحمة الله، ج 6، ص 328، انتشارات احياء كتاب.